نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

کوچکترید از آنکه مرا زیر و رو کنید

حتی اگر هر آنچه که دارید رو کنید

کوچکترید ازآن که بدانید من کی ام

از کوهها نام مرا پرس وجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! منم درخت

باید که ریشه های مرا جستجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

این سینه ام که خنجرتان را فرو کنید

من ریشه در شقایق پرخون ، نشانده ام

گلهای سرخ باغ مرا خوب ، بو کنید

برمن مباد ؛ تیغ شما زخمی ام کند

شاید به خواب ، مرگ مرا آرزو کنید

  • مجتبی قره باغی
"هارف" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا:راهپیمایی ها درایران نشان داد بی اعتمادی میان ایران وآمریکا عمیق است/هیچ یک از تحریم های موجود را لغو نمی کنیم.
ای بادهای سرد مخالف من ایستاده ام
این سینه ام،خنجرتان را فرو کنید
  • مجتبی قره باغی
رهبرمعظم انقلاب:
ما از روز اول گفتیم وهمچنان می گوییم که رژیم صهیونیستی را یک رژیم نامشروع و حرامزاده می دانیم.
رژیمی که براساس توطئه بوجود آمده و با سیاست های توطئه آمیز حفظ می شود.
  • مجتبی قره باغی
رهبرمعظم انقلاب:پذیرش تعلیق غنی سازی در سال 83 دو سال کشور را عقب انداخت اما بنفع ما تمام شد/نشان داد که امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقا وجود ندارد.
  • مجتبی قره باغی
خانه قلب من از خشت رفیقان برپاست
دیدگانم زگل روى رفیقان بیناست
روزگاریست که هرکس زکسی بی خبر است
باز هم بر دل ما یاد رفیقان برجاست
  • مجتبی قره باغی
آری میبینید طلسم دیو کفر شکسته است،اما نه بدست رستم.
طلسم آن وحشتیست که در نفس توست و با یقین میشکند
"لاحول و لا قوة الا بالله"
کجاست آن که آخر شاهنامه را در وصف تو بسراید؟
چهارده قرن گذشت و چهارده کنگره از کاخ کسری یکایک فرو ریخت، عصر شاهان سپری شد و اکنون جهان در انتظار توست.
(شهیدآوینی)
  • مجتبی قره باغی
مهم
روزنامه السیاسیه کویت به نقل ازمنابع اطلاعاتی غربی:ظرف هفته های آینده تحولی غیرمنتظره درماجرای مشخص شدن سرنوشت4دیپلمات ربوده شده ایرانی درلبنان رخ می دهد.
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات