نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

یک آسمان ابری میل سکوت دارم
بی تو عزیزم هر دم میل سقوط دارم
  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۶:۵۷
  • مجتبی قره باغی

دیشب از کوچه ی رندان که گذر می کردم

دائما در نظرم بود که مردانه هنر می کردم

"م.ق"

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۱۸
  • مجتبی قره باغی

آبجکت موشن " چرا " + فیلم + دانلود

این انیمیشن یک تمرین کلاسی است.

 




دانلود

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۱۲
  • مجتبی قره باغی

آبجکت موشن " همیشه مرگ" + فیلم + دانلود

این انیمیشن یک تمرین کلاسی است.



دانلود فیلم


  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۵۱
  • مجتبی قره باغی

دهمین دوره ی جشنواره فیلم کوتاه نهال 1392




  • ۰ نظر
  • ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۴۴
  • مجتبی قره باغی

کشف حجاب یک زن خود فروخته در تهران + عکس

 

اخیرا چند زن خود فروخته در شهر های مختلف کشور اقدام به کشف حجاب کرده اند تا بی عفتی در جامعه را ترویج نمایند و پروژه کشف حجاب که توسط گروه های ضد انقلاب و بی دین القا شده است را اجرا نمایند که خوشبختانه با اقدامات پیشگیرانه ماموران وزارت اطلاعات و پلیس پیشگیری نیروی انتظامی این اقدامات خنثی گردید و عوامل تشویق کننده آن در چند روز گذشته دستگیر شده اند.

 

پیک خبر : یکی از خبرنگاران با پیگیری هایی که در تهران انجام داده است توانسته با همکاری نیروی انتظامی تهران بزرگ و وزارت اطلاعات یکی از زنان بی بند وبار که در تهران اقدام به کشف حجاب کرده و یکی از سرکردگان و خودفروخته های ضد انقلاب بوده است را شناسایی و دستگیر کردند.

 این زن ضد دین که در چند روز گذشته در تهران بصورت آزادانه گشت و گذار می کرده است و کسی هم متوجه زن بودن وی نشده در صحبت کردن با خبرنگار انقلاب بصورت اتفاقی و از روی لحن صحبت کردن و اندام وی مشخص شده که او زن است و اقدام به کشف کرده که با پیگیری و تعقیب کردنش بدست سربازان گمنام امام زمان (عج) و پلیس پیشگیری نیروی انتظامی دستگیر شد.

 این زن دستگیر شده که پس از پانزده سال خارج نشینی به ایران بازگشته است و لیدر اصلی جریان بی عفتی در تهران بوده است رسما در بازجویی خود پس از دستگیری اش در وزارات اطلاعات هدفش را ترویج بی حیایی در جامعه اسلامی ایران عنوان کرده و اعلام داشته است که با چند زن دیگر قصد داشته اند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ جریان کشور را به سمت و سو های از پیش طراحی شده ضد انقلاب ببرند که خوشبختانه با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) و پلیس پیشگیری نیروی انتظامی و همکاری مجموعه خبری انقلاب نیوز خنثی گردید و این زن و چند فرد مرتبط با آن در تهران دستگیر شدند که جای تقدیر فراوان دارد.

 

این زن در وزارت اطلاعات رسما همکاری خود را با مخالفان نظام افشا کرده است و اینکه قصد داشته با برخی عناصر خود فروخته دیگر در تهران و چند شهر دیگر اقدام به کشف حجاب نمایند که خوشبختانه نتوانسته به جایی برسد و اقدامی انجام دهد و در اولین روز از کشف حجاب در تهران بدست سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد.


منبع: شریان نیوز

کدخبر : 1454

۱۳۹۲/۰۱/۱۹ ۰۹:۱۹


  • ۰ نظر
  • ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۳۰
  • مجتبی قره باغی

فیلم نامه: «کابوس های همیشه گی»


"با رای دادن و ثبت نظر برای مطالب، ما را در ارائه بهتر دیگر مقالات و تحقیقات یاری کنید."


فیلم نامه: «کابوس های همیشه گی»

1-                شب، خارجی، گورستان

ماه بدر کامل است. آسمان صاف است. از درون گوری ماه در آسمان قاب گرفته شده است. یک مشت خاک روی دوربین ریخته می‌شود و بعد یک مشت خاک دیگر، بعد از چند مشت یک بیل خاک و بعد چند بیل تا صفحه کاملا سیاه می‌شود.

صدای زوزه‌ی باد. صدای زنگ ساعت. صدای شکسته شدن در چوبی. صدای مودم در هنگام وصل شدن به شبکه‌ی اینترنت.

2-                 شب، داخلی، صفحه‌ی مونیتور

صفحه‌ی کاملا سیاه مونیتور. تصویر مبهم زنی با موهای بلند روی شیشه‌ی مونیتور ظاهر می‌شود.

صدای شکسته شدن در چوبی قطع می‌شود.

مکان‌نما به صورت خط تیره خاموش روشن می‌شود.

صدای مودم در هنگام وصل شدن به شبکه‌ی اینترنت قطع می‌شود.

صدای زنگ ساعت و فن کامپیوتر به گوش می‌رسد.

حروف و کلمات تایپ می‌شود.

متن: مرده‌ی مرده، توی گور

مکث می‌کند. کلمه‌ی "گور" را با بک اسپیس حرف به حرف پاک می‌کند و می‌نویسد

"تابوت"

متن: تابوت، دراز به دراز خوابیده باشی؛ آخرین میخ تابوت کوبیده شود، تق تق تق...

دست‌ها روی صفحه‌کلید در حال تایپ است. دست‌های ظریف با انگشتان کشیده، مانند نواختن پیانو تایپ می‌کند.

متن: ته گور، مشت مشت، بیل بیل خاک روی‌ات بریزند؛ بعد، شادی مبهمی توی دل‌ات موج بزند که به پایان رسید تمام آن حقارت‌ها؛ لرزیدن‌ها؛ از ته دل از خود بریدن‌ها؛ پیمان بستن‌ها، شکستن‌ها

دست راست بالا می‌رود و پس از مکث کوتاهی پایین می‌آید شروع به تایپ می‌کند. انگشت اشاره و شست خیس است.

متن: ؛ گریستن‌ها؛ دل‌بستن‌ها، گسستن‌ها؛ به دست آوردن‌ها، از دست دادن‌ها؛...

صدای زنگ ساعت بسیار کم رمق هنوز به گوش می‌رسد. دست به طرف ساعت می‌رود و آن را خاموش می‌کند. دست روی صفحه‌کلید برمی‌گردد و تایپ می‌کند.

متن: وای اگر آن داس‌بدست خوش قد و بالا نبود چه عذاب مکرری می‌شد، زنده‌گی.

دست به طرف پخش‌صوتی که کنار کامپیوتر است می‌رود و دکمه‌ی پخش را فشار می‌دهد. موسیقی فلوت مجار پخش می‌شود.

دست موس را می‌گیرد روی آی‌کن Post می‌رود و کلیک می‌کند. صفحه‌ی مونیتور سیاه می‌شود.

  • ۰ نظر
  • ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۰۴
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات