نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

فیلم کورنر آفیس (Corner Office) یا دفتر کناری یک فیلم جذاب درام معمایی با ریتم کنده که وارد مقوله روانشناسی شده و ذهن یک کارمند ظاهرا منضبط رو به تصویر میکشه. کونر آفبس از اون دست فیلمهایی هست که در انتها قراره یه سیلی محکم تو گوش مخاطبش بزنه گرچه در طول فیلم یه چیزهایی رو کارگردان لو میده اما باز هم بنظرم در انتها با تصویری مترحمانه برخورد خواهید کرد که تا ساعت ها میتونه ذهن شما رو مشغول کنه.

پیشنهاد میدم این فیلم رو از دست ندید و گول ریتم کند اون رو نخورید و تا انتها تماشا کنید.

معرفی کتاب

کتاب مدرسه‌ی مردودی‌ها

این کتاب رو در فیدبپو مطالعه کردم. البته این مطالعه ازون اتفاقات لذت بخش و جذاب با چاشنی توفیق اجباریه. کتاب رو برای بچه هام دانلود کردم و شبها قبل از خواب براشون خوندم. این کتاب درباره بزرگترهاییه که دنیا رو به ورطه ی نابودی کشوندن و همیشه بچه های پر شر و شور رو مسبب اتفاقات بد می دونن. در طول داستان های سریالی کتاب بچه ها با اتحاد و کمک گرفتن از برخی بزگترها که حاضر شدن ترسهاشون رها کنن و به دل میدون بیان سعی میکن مشکلات رو حل کنن و زمین و طبیعتش رو به حالت عادی و در مسیر درستش قرار بدن.

؛؛؛ مدرسه ی مردودی ها مدرسه ای است در کشور خل ملنگستان که بچه های شیطان سرار دنیا در ان جمع شده اند و حالا، با گم شدن سه قاچ از قاچ های کره ی زمین وبه هم خوردن نظم شب وروز وقاتی کردن همه ی مردم شهر، بچه ها باید متحد شوند تا قاچ ها ی گمشده را پیدا کنند. اما چطور؟ این کار بسیار سخت و پیچیده است... ؛؛؛

  • ۰ نظر
  • ۲۰ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۰۳
  • مجتبی قره باغی
گردش نرم؛ نرمش گرم!

داشتم یه تورقی توی نوشته های وبلاگم نسبت به بازدیدهای عمومی میکردم. نکته قابل تامل برای خودم گردش ارام و ده ساله‌ی سیاسی اجتماعی در بیان و یادداشت‌هامه. شاید در نگرش مذهبی به یه بلوغ و رشدی رسیده باشم که مقداری محسوس قابل مشاهده باشه، اما در نگاهم نسبت به حاکمیت، سیاست و اجتماع دگرگونی های شگرفی رخ داده که گاها از دیدن برخی پست‌ها و نگاه‌های سابقم خجالت می‌کشم اما دلم نمی‌خواد اون مطالب رو حذف کنم.

راستی یه مدته معرفی کتاب نذاشتم.

پست بعدی معرفی فیلم و کتاب میذارم.

اما فعلا حواستون باشه کتابراه چند روزی هست هر روز یه کتاب رایگان میذاره. اخر هفته ها هم که مدت زیادیه اینکارو میکنه. کتابهای رایگانش رو از دست ندید.

  • ۰ نظر
  • ۱۸ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۱۷
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات