نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید سید مرتضی آوینی» ثبت شده است

 تقدیم به کسانی که نامشان روی هیچ اتوبان و هیچ بن بستی نیست.

تدوین : مجتبی قره باغی - استفاده از فیلم سفر به چذابه عمو رسول - با صدای شهید سید مرتضی آوینی - مجسن چاوشی - فردوین آسرایی -


  • ۲ نظر
  • ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۴۳
  • مجتبی قره باغی

نام شهید آوینی و جنگ بوسنی، در مستند خنجر و شقایق به هم گره می‌خورد. مستندی که در آن سالها به کارگردانی آقای طالب‌زاده و نویسندگی و گویندگی شهید آوینی درباره جنگ بوسنی ساخته شد.

خاطرم هست جو حاکم بر کشور نسبت به کشتار وحشیانه مسلمانان بوسنی توسط صربها و به تصویر کشیده شدنش در این مستند(خصوصا قسمت دهم) آنقدر تاثیرگذار بود که که پدر و مادرم مصمم شده بودند، یکی از کودکانی که تمام نزدیکانش را از دست داده، به فرزندخواندگی قبول کنند. هر چند این تصمیم و پیگیری‌های پدرم به جایی نرسید اما این حس تا سالهای سال در دل پدر و مادر و فضای خانواده ما حاکم بود تا ثابت کند، صرفا یک تصمیم احساساتی و لحظه‌ای نبود.
بیست سال پیش در چنین روزهایی در قلب اروپای متمدن و در میان سکوت کشورهای غربی،  صرب‌های بوسنی، به جان مسلمان‌ها افتادند. جنایات زیادی در این جنگ وحشیانه اتفاق افتاد که لکه ننگ آن تا ابد بر پیشانی مدعیان حقوق بشر خواهد ماند. از قتل عام و نسل کشی مسلمانان گرفته تا تجاوز به زنان و دختران مسلمان به منظور پاکسازی قومی و نژادی.
آمریکا، کشورهای اروپایی و مجامع بین‌المللی دست به هر کاری زدند تا مانع تشکیل یک قدرت اسلامی در اروپا شوند. گاهی با سکوت، گاهی هم با تحریم تسلیحاتی دو طرف! در حالی که این تحریم ظاهری و دروغین در حقیقت فقط تحریم مسلمان‌های بوسنی و حکومت قانونی این کشور بود، تا صرب‌ها بهتر و راحت‌‌تر بتوانند به جنایات خود ادامه دهند.
البته شدت این جنایات به حدی بود که رسانه‌‌های دنیا نمی‌توانستند چشم و گوششان را بر آن ببندند. جنایات صرب‌ها که یادآور جنگ‌های صلیبی علیه مسلمانان بود، دنیای اسلام را تحت تاثیر قرار داد. رزمندگانی از کشورهای اسلامی داوطلبانه عازم بوسنی شدند. جمهوری اسلامی هم آن روزها یکی از معدود کشورهایی بود که از مردم بوسنی حمایت کرد و حتی چند نفر از نیروهای ایرانی در این جنگ به شهادت رسیدند.

دانلود در ادامه مطلب

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات