نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۶۰۵ مطلب توسط «مجتبی قره باغی» ثبت شده است

سالها پیش برای تولید یک مستند در زندان اوین بودم
ماه رمضان بود
داشتم از تشنگی هلاک می شدم
تو حیاط داشتم قدم میزدم

یه پروانه ای رو دیدم که برای خودش داشت آزادانه در زندان پرواز میکرد

هر وقت میخواست میتونست از اونجا پر بشکه و بره

یک لحظه تمام این شعر به ذهنم خطور کردم و همه چیز تصویرش در ذهنم شکل گرفت نوشتم

امروز هم به ذهنم رسید بعد از سالها پادکست صوتیش کنم

تقدیم به همه زندانی ها و اعدامی ها

(من مخالف اعدام نیستم اما این فقط احساسات من بود)

 
bayan tools مجتبی قره باغیشعری از مجتبی قره باغی

دانلود موزیک

  • مجتبی قره باغی

چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را

برای این همه ناباور خیال پرست

  • مجتبی قره باغی
آموزشگاه آزاد سینمایی هومیان آوین هنر

🎬🎭  مجموعه هنری صامت فیلم

با همکاری آموزشگاه سینمایی هومیان آوین هنر با حضور اساتید برجسته سینما و تلویزیون برگزار می‌کند 

🎭🎞 دوره بازیگری با تضمین حضور در پروژه نمایش یا فیلم  

🎬🎞 دوره‌های فیلمنامه‌نویسی، 

کارگردانی و تدوین زیر نظر اساتید برجسته سینما و تلویزیون

instagram:

‏www.instagram.com/sametfilm

telegram: 

@SAMETFILM

+989102046312

Whatsapp:

‎‌‎‌‎‌‎https://wa.me/+989102046312

  • مجتبی قره باغی

تقدیم به حضرت صاحبالعصر والزمان از این بی چیز و ناچیز

بیدار شو با اینکه نمیخوابی یکبار ظهور کن

اینجا همه در تبند و بی تابی یکبار ظهور کن

شاید همه درهای اجابت همگی باز نباشند

امید تویی، باب تویی، صاحب بابی یکبار ظهور کن

افتاده زمینان همه در کوی تو خارند و خس و خاک

ای صاحب عالم چو علی صاحب خاکی و ترابی یکبار ظهور کن

عالم همه در کار شک و شبهه به شیعه اند

کی صاحب هستی تو خیالی و سرابی یکبار ظهور کن

اسرار دو عالم همه ممهور و جوابی نتوانیم

هر سر و سوالیست به هستی تو جوابی یکبار ظهور کن

امت همه هر هفته سه شنبه در غروبند بیایی

تا مطلع الانوار شوی نور بتابی یکبار ظهور کن

هاتف ری (میم قاف)

 
bayan tools مجتبی قره باغییکبار ظهور کن

دانلود موزیک

  • مجتبی قره باغی
نمایشنامه کودک

از علاقمندان مستعد به حوزه نویسندگی و دانشجویان نمایشنامه نویسی دعوت به عمل می‌آید تا برای نگارش نمایشنامه کودک با مجموعه صامت فیلم همکاری نمایند. علاقمندان می‌توانند به آی دی زیر در تلگرام پیام ارسال نمایند.

@sametfilm

  • مجتبی قره باغی
بیدار شو با اینکه نمیخوابی

بیدار شو با اینکه نمی‌خوابی، یکبار ظهور کن

اینجا همه در تب‌اند و بی‌تابی، یکبار ظهور کن

امت همه هر هفته سه شنبه در غروبند بیایی

تا مطلع الانوار شوی نور بتابی، یکبار ظهور کن

هاتف ری(میم قاف)

قیل از این دوبیتی یه دوبیتی دیگه ای میخواستم بنویسم اما به اون رسیدم

بیدار شو با اینکه نمیخوابی

اینجا همه در تب‌اند و بی‌تابی

امت همه هر هفته سه شنبه بی قرارند

تا مطلع الانوار شوی نور بتابی 

  • مجتبی قره باغی

این یادداشت کوتاه رو دارم دیر می‌نویسم اما بنظرم زمانش می‌تونست حتی خیلی بعدتر ها باشه

تحلیلم غلط بود اما کارم بنظرم درست. روی کاغذ همیه چیز درست بنظر میرسید. من هم رفتم و در دور نهایی انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردم‌. میدونستم با توجه به فاکتورهایی که در ذهنم هست دکتر جلیلی رییس جمهور بعدی‌ست. با توجه به منویات مقام معظم رهبری در سخنرانی های انتخاباتی در ادوار گذشته و تحلیل درست خودم در خصوص انتخاب  رییس جمهور شهید، اینبار نیز با تعمق فکری بیشتری برای حضور در انتخابات جلو رفتم. اما در عمل بازی طور دیگری رقم خورد و اقای پزشکیان با ظاهری ساده و به ظاهر بی هیچ تبلیغات گسترده (اینطور هم نبود) و خاصی بعنوان رییس جمهور انتخاب شد.

گرچه امروز فکر میکنم اقای پزشکیان میتواند رییس جمهور خوبی باشد چون بر خلاف خیلی از کاندیداها از وعده‌های پوچ و فریبنده برای کسب رای استفاده نکرد و تلاش کرد اگر وعده‌ای میدهد اما و اگرش را هم ذکر کند.

قسمت دارک داستان اونجاست که اقای عارف هم وارد میدان شد. تا اینجای کار اما اقای پزشکیان با رهبری همراهه و امیدوارم  در کنار رهبری بایستد در نه در مقابل و مراقب باشد مانند دوره اقای روحانی لطمه های جبران ناپذیر به بدنه نظام وارد نکند.

  • ۱ نظر
  • ۱۷ شهریور ۰۳ ، ۱۲:۱۱
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات