نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

1403

يكشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

امسال عید نوروز رو تبریک نگفتم. علتش ساده است برای خودم. چون هیچ رغبتی برای تبریک گفتن ندارم. چون عید که میاد باید شاد بود و خوشحال. شاد بودن علت میخواد. جمهوری اسلامی به واسطه سیاست های غلط اقتصادی و اجتماعی زندگی رو چنان سخت و سفره مردم رو چنان تنگ کرده که هیچ علتی برای دلخوشی برای آدم نمیذاره جز به داشته هاش. جز به اینکه بگی خدارو شکر زن و بچه ات تنشون سالمه.

امسال سال خطرناکیه. باید یک دشمن به دشمن های پیش فرضمون اضافه کنیم. تا دیروز آمریکا و اسراییل دشمن کشور بودن، از این به بعد این رو شخصا میپذریم که دشمنی دارم به نام دولت خائن، دولت بی سواد، مسئول دزد، سازمان های جیب بر مالیاتی، نمایندگان دزدو رانت خوار، منافقین و ... . حالا با این پیش فرض دیگه برام عجیب نیست هر روز خبری جدید بشنوم که دزدها فلان مبلغ رو بردن. فلان آخوند فلان مبلغ دزدیده. فلان مقام نظامی فلان ویلای بیت المال رو به نام خودش زده. فلان قاضی فلان رشوه رو گرفته. فلان مسئول فلان اختلاس رو کرده. فلان آقا زاده فلان سازمان دولتی رو ملک شخصیش کرده. فلان شرکت خصوصی از شرکت های فلان آقایونه که دارن پول مردم رو توش می شورن.

ازین به بعد خودتی و خودت.

نظرات (۴)

آن چه که دوران نخرد یک‌دلیست

آن چه که ایام ندارد وفاست...

 

پاسخ:
وفای تو مرا بس🌹🌹🌹
  • ارژنگ بهرامیان
  • درود بر شما

    پاسخ:
    و همچنین درود بر شما

    دوره ی فتنه است آری، می شناسد فتنه ها را

    آنکه در این کربلا عبّاس ِ دوران بوده باشد

     

    فتنه خشک و تر نمی داند خدایا وقت رفتن

    کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد.........

     

     

    + سال نو مبارک⏰🐟🍎🍃

    پاسخ:
    زنده باشید
    سال نوی شما هم مبارک 🌹💐🎊

    برای دلخوشی هم که شده باید بگیم عیدتون مبارک

    پاسخ:
    درست میفرمایید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    نوشتن‌گاه

    دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

    بایگانی
    آخرین نظرات