نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مستند» ثبت شده است

در عمق ناکامی مستندی است درباره شکستهای داعش در ایران - این مستند توسط این جانب و برخی از همکارانم در حوزه مستند تهیه و تولید شده است. 

کاری از: مجتبی قره‌باغی

فیلمنامه نهایی: ع. ب

تدوین: حسین قائلی

نریتور: محمدرضا احمدی

گرافیک و تدوین فاینال: مجتبی قره‌باغی

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • مجتبی قره باغی

مستند شهدای 17 شهریور در ارتباط با شهدای میدان ژاله و جمعه خونین می باشد که توسط اینجانب و با صدای بنده و همکاری محمد مهاجری یکی از دوستانم ساخته شده است.

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • مجتبی قره باغی

این فیلم درباره شهدای حج و اتفاقات سال 66 در عربستان می باشد - این کار با صدای بنده و تولید آن توسط بنده و آقای محمد مهاجری صورت گرفته است.

 

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • مجتبی قره باغی
وضعیت قرمز نام فیلم مستند حاضر است که با نامی نوستالژیک اما غم انگیز شما را به سال های دهه 60 می برد. صدای فیلم از بنده و تولید مستند نیز توسط بنده(مجتبی قره باغی) و آقای محمد مهاجری می باشد.
 

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • مجتبی قره باغی

فیلم مستند کودتای 28 مرداد

کاری از مجتبی قره باغی و محمد مهاجری
 
 

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • مجتبی قره باغی
فیلم مستند بازگشت عیسی

فیلم مستند بازگشت عیسی که با نام دام تکفیر از صدا و سیمای استانی سیستان و بلوچستان با نام دام تکفیر پخش شد کاری است از بنده، مجتبی قره باغی و برخی از دوستان که دوشادوش من در ساخت این فیلم قدم برداشتند.
این فیلم به کارگردانی و تهیه کنندگی، همچنین نگارش و تدوین اینجانب می باشد.
در زیر آنونس فیلم رو ببینید

لینک تماشای فیلم در نوشتن گاه
http://neveshtangah.ir/post/495
 

 

  • ۲ نظر
  • ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۲
  • مجتبی قره باغی
مستند خانه سیاه است

این فیلم رو حتما ببینید
من دردم گرفت
خیلی خوب ساخته بود فروغ
کارش خوب بود
اون زمان یه همچین فیلمی از همه لحاظ خوب
چه موسیقی ای که نداشت و چه ساند افکت هایی که کار کرده بود و غیره...

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات