نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۷۹ مطلب با موضوع «هنر» ثبت شده است

گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

از سر خواجگی کون و مکان برخیزم

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم

خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات

کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم

روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

  • ۰ نظر
  • ۱۱ اسفند ۰۱ ، ۲۳:۳۹
  • مجتبی قره باغی
هنوزم چشمای تو

این موزیک یکی از شاهکارهای مغفول دوران

روح تورج شعبانخوانی شاد

تقدیم به من و او

 
bayan tools تورج شعبان‌خوانیچشمای تو

دانلود موزیک

  • ۰ نظر
  • ۰۲ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۲۶
  • مجتبی قره باغی
صنوبر

ای خوش آن دل ناز دل‌بر می کشد

ناز شیدا نه، صنوبر می کشد

قرن ماضی‌ شد تلف با دیگران

منت حالا دل ز نوبر می کشد

هاتف ری

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۰۱ ، ۱۱:۰۳
  • مجتبی قره باغی
فیدیبو یا طاقچه

این کتابخونه ی ناقص من تو فیدیبوئه

و این هم کتابخونه که نه، یه عالمه کتاب تلنبار شده توی طاقچمه

حالا فهمیدید چرا کرم خرید کتابخوان سراسر وجودم رو گرفته؟
بماند که برای این کتابها باید کلی پول بدم با این اوضاع گرونی در صنعت چاپ
مگه میشه همه ی اینهارو یه جا توی کیفت همیشه و همه جا همراه داشته باشی؟!
نه دیگه نمیشه!

حالا برای اینکه این همه هزینه نکنی برای خرید کلی کتاب باید اون همه هزینه کنی برای خرید کتابخوان و بعد هم کلی هزینه کنی برای خرید کتاب های یکم ارزونتر دیجیتالی از ارائه دهنده های مختلف

بگذریم

این دو تا رو معرفی کردم ازین جهت که یه چند تایی نکته از هر دو بگم

روی ادامه مطلب (علامت پلی که فلش بهش اشاره کرده) بزن بخون بقیه اش رو اگر خواستی ادامه بدی....

↓↓↓↓

  • مجتبی قره باغی

عاشقانه آونگ شده ام

هایکویی از عباس معروفی با صدای من

و متنی از من:

آونگ شدن چیزی شبیه چرخه و دایره نیست

رفت و آمدیست بین خویش و خود
خود که خود من است و خویش معشوقه من

  • ۰ نظر
  • ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۲۱
  • مجتبی قره باغی
سریال SEE

سلام
بعد از مدتها گفتم بیام و یه چیزی بنویسم
البته همیشه و تقریبا هفته ای دو سه بار بلاگ رو چک میکنم
که شاید کسی برام پیامی ارسال کرده باشه یا نظری درج کرده باشه که جواب بدم.
به هر حال تو این چند روزه تاریخ آخرین پستم رو که می دیدیم پیش خودم می گفتم یه مطلب جدید...

تا اینکه به ذهنم خطور کرد سریال جدیدی رو که دیدم بهتون پیشنهاد بدم.

سریال سی SEE کار از کمپانی اپل APPLE

این سریال آینده ای از زمین و بشریت به تصویر کشیده که در اون انسان ها دچار انقراض شدند و جمعیت بسیار کمی بر روی زمین باقی موندن. انسانهایی که به خاطر بیماری خاصی حدود 500 ساله که نابینا هستند و به این خاطر سایر حواسشون به شدت تقویت شده. اما در این میان مردی بینا که دست بر قضا سیاه پوسته در حین جستجو در دنیا برای پیدا کردن انسان هایی مثل خودش شروع به زاد و ولد با زنان مختلف میکنه و در اقصی نقاط دنیا فرزندانی از اون به دنیا میان که طبق رهنمودهای اون باید طی دوازده سال آینده شروع به تحصیل دانش از طریق کتابهایی بشن که اون در هر مکانی براشون مخفی کرده. فرزندان پس از فراگیری دانش با طی مسیری دشوار خودشون رو به پدر واقعیشون میرسونن البته اگر بشه اسمش رو پدر گذاشت.

البته در این میان عده ای هم نقش منفی فیلم رو ایفا میکنن که طبق معمول ملکه یا پادشاه و افرادش هستن. تضارب میان خیر و شر داستانی جذاب رو برای بیننده بازگو میکنه. داستانی از آگاهی، علم، نور، دانش و خرافات.
اگر بخوام بیشتر ازین ادامه بدم ممکنه فیلم رو اسپویل کنم بنابراین پیشنهاد میدم حتما این سریال جذاب رو ببینید.
راستی اگر با کسی رودربایستی دارید و شرم و آزرم یا مثلا در پیشگاه پدر و مادر و یا در حضور خواهر یا برادر یا فرزندانتون فیملم رو نبینید.
این فیلم صحنه های پورن نداره منتها در برخی صحنه ها افعالی انجام میشه که شرم آوره.

یه نکته بگم خطاب به کسانی که اهل سریال نیستن و تمایل اونها به فیلم سینماییه
من خودم از سریال متنفر بودم
به عنوان یه آدم سینمایی و فعال تو این حوزه احساس میکردم ممکنه سریال به افکارم آسیب بزنه و جلوی ایده پروری در مورد فضای فیلم در سینما رو برام بگیره
اما با اصرار یکی از دوستانم پس از تماشای سریال بریکینگ بد، تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی کردم و چقدر عقبم تو این حوزه
بنابراین تماشای سریال رو هم شروع کردم
من جمله:
بریکینگ بد
بلک میرور
سی 
و الان هم در حال جستجوی سریال های خوب هستم
مقاومت نکنید
لا اقل این سه تا رو که گقتم به هیچ وجه از دست ندید

  • مجتبی قره باغی

یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره
یکی میدونیه فیلمم میسازه
یکی فیلمسازه و میدون نداره
جوون مملکت بی کاره بی زن
یه عمره پیش بابا جیره خواره
یه چند تاشون خدایی شغل دارن
تلگرام باشه ادمینم میاره
یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره
فلان مرد قدیمی پاش لب گور
چهل ساله چهل تا شغل داره
یکی پنجاه و هفت تا زخم داره
یکی می دزده میره چون قراره
یکی با چارو اون با چارصد تن
طلا و پول در حال فراره
عموم سفرش همش بو نفت میده
بابام رفته که نفتش رو بیاره
الان چند ساله مامان توی پستام
کنار عکس بابا لایک میذاره
یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره

هاتف ری(مجتبی قره باغی)

  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات