نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب» ثبت شده است

پادکست صوتی از عدالت تا امنیت

سالها تلاش که نه شاید خدمت به حکومت به نام خدا و دین و پیامبر برای آدمهایی که با نام دین فریبشون دادن میتونه اونها رو به دشمنی بالقوه تبدیل کنه. نه اینکه دشمنی معنیش این باشه که علیه حکومت دست به کاری بزنه ها نه! دشمنی یعنی یه خودی رو چنان آزارش بدی که دیگه کوچکترین ذره ای برای حکومت که هیچ برای خاک وطنش که باید براش مقدس باشه اهمیت قایل نشه. جمهوری اسلامی تو این سالها تمام تلاشش رو برای اثبات اینکه ناکارامده انجام داده. نه این جمله خیلی تنده باید عوضش کنم و بگم جمهوری اسلامی تمام تلاشش رو برای اینکه ثابت کنه کارآمده انجام نداده و همین باعث از بین رفتن اعتماد مردم بهش شده.
به عنوان مثال در همین قضیه پیش پا افتاده اقتصاد (که ظاهرا از سوی حکومت اهمیت چندانی نداره) هیچ وقت حکومت، تمام توانش رو برای بزرگ کردن سفره مردم نذاشت. هر سال که از انقلاب گذشت به همون اندازه از شعارهای انقلاب هم دور شد.

 
bayan tools نویسنده و نریتور:مجتبی قره باغی

دانلود موزیک

به همون نسبت هم سفره مردم کوچیک و کوچیکتر شد. دیپلم ردی ها و سیکلی هایی که به واسطه ریش و لباس و ظاهر انقلابیشون از همون ابتدا وارد مجلس و دستگاه ها و تشکیلات حکومتی شده بودن به مرور سفره های بزرگتری پهن کردن و سهمشون رو از انقلابی که دیگران براش خودن داده بودن، حتی بیش از حد تصورشون برداشتن و هنوز هم دارن بر میدارن.
اما امت همیشه حاضر در صحنه مثل هر وقت دیگه ای، گفتن ایرادی نداره. باز لااقل برای رفاه حال ما تلاش کنن حالا خودشون هم به یه نون و نوایی رسیدن ایراد نداره که. نمیشه که وزیر و سفیر و وکیل کشور با پیکان رفت و آمد کنه. نمیشه که خونشون پایین شهر باشه و در معرض ترور باشن. نمیشه که بچه هاشون با بچه های مردم عادی یه جا درس بخونن. تا اونجا که دیگه کار به جایی رسید که گفتن اصلا نماینده باید خونش سعادت آباد باشه. ماشین زیر پاش زانتیا و فلان و بهمان باشه. وزیر نیاوران و کامراینه و الهیه بشینه و انقدری بهش حقوق بدید که یه وقت به فکرش نرسه دست کجی کنه. بچه هاشونم که تو مدرسه عادی کنار توله سگای مردم نمیشه درس بخونن چون بد تربیت میشن، پس باید برای خودشون مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کنن تا بچه هاشون جدا درس بخونن. برای دانشگاه هم که میرن تو کشورهای دیگه علم جدید رو یاد میگیرن و میان ایران و با افتخار شغلها و مناصب حکومتی رو بین خودشون تقسیم میکنن. آخه اینها انگل زاده آقا زاده ان.

برگردیم به همون مساله ساده و بی اهمیت اقتصاد که علی ع هم به عنوان بزرگترین نماد حکومت و حاکم شیعی خیلی بهش نپرداختن که اصلا بخواد محلی از اعراب داشته باشه. یه روایت غیر متواتر ظاهرا جعلی هم وجود داره که ظاهرا از ایشون نقل شده که از دری که فقر وارد شه از در دیگه ایمان بیرون می ره.

  • مجتبی قره باغی

یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره
یکی میدونیه فیلمم میسازه
یکی فیلمسازه و میدون نداره
جوون مملکت بی کاره بی زن
یه عمره پیش بابا جیره خواره
یه چند تاشون خدایی شغل دارن
تلگرام باشه ادمینم میاره
یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره
فلان مرد قدیمی پاش لب گور
چهل ساله چهل تا شغل داره
یکی پنجاه و هفت تا زخم داره
یکی می دزده میره چون قراره
یکی با چارو اون با چارصد تن
طلا و پول در حال فراره
عموم سفرش همش بو نفت میده
بابام رفته که نفتش رو بیاره
الان چند ساله مامان توی پستام
کنار عکس بابا لایک میذاره
یکی پیکان یکی شاسی سواره
زمستونه ولی بعدش بهاره

هاتف ری(مجتبی قره باغی)

  • مجتبی قره باغی

رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم طاغوت: ایران باید در مقابل فشارها مقاومت کند


                                           اکبر اعتماد

 

اکبر اعتماد، نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران می‌گوید که مقامات ایران باید در مقابل تحریم‌ها و فشار کشورهای غربی مقاومت کنند و تسلیم نشوند.

آقای اعتماد در مصاحبه با زبیده ملک، خبرنگار شبکه چهار رادیو بی‌بی‌سی گفت که اگر شاه در قدرت باقی مانده بود، شاید او هم برای ساخت سلاح اتمی تلاش می‌کرد.

او در مورد حمایت دولت آمریکا از نخستین تلاش های ایران برای ساخت یک نیروگاه اتمی گفت: "آنها اول حمایت می کردند... اما کمی بعد خواستند نظرات خودشان را به ایران تحمیل کنند و من زیر بار نرفتم. ما چهار سال برای رسیدن به توافقی دوجانبه مذاکره کردیم و هرگز به نتیجه نرسیدیم".

- چه جور شرایطی می خواستند تحمیل کنند؟

* می گفتند که اگر به ما رآکتور یا سوخت بدهند، هر کاری که خواستیم با باقی مانده سوخت مصرف شده بکنیم باید با اجازه آمریکایی‌ها باشد.

- هیچ وقت به طور خصوصی به شما در مورد نگرانی کشورهای همسایه ایران که احتمالا نمی خواستند ایران برنامه اتمی داشته باشد چیزی نگفتند؟

*می گفتند که با ایران مشکلی ندارند، اما می خواهند شرایط خودشان را در مورد ایران اعمال کنند تا بتوانند در مورد کشورهای دیگر هم آنها را اعمال کنند. گفتم من اینجا نیستم که مشکلات شما را حل کنم. این مشکل شماست، مشکل من نیست.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۰۸
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات