نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مستند داستانی» ثبت شده است

یادداشتی بر فیلم مهین

مهین برخلاف نام نرم و دل‌انگیز زنانه‌اش که توقع مخاطب را به سمت مادری مهربان، خواهری دوست داشتنی یا همسری خون‌گرم می‌برد، در فیلم مستندی که محمدحسین حیدری به همین نام ساخته، بیشتر وحشت را در دل بیننده بیدار می‌کند.

شاید برای اولین بار است که در این ایران مستندی در این قالب ساخته و پرداخته می‌شود. حیدری وقتی در شهر قزوین دانشجو بود، این ایده به ذهنش خطور کرد که فیلمی جنایی درباره مهین، اولین قاتل سریالی زن در ایران بسازد. قاتلی جوان در شهری آرام با مردمی مهربان و خون‌گرم.

برای مطالعه ادامه مطلب همینجا  کلیک کنید. 

  • مجتبی قره باغی
سینما چه مستند و چه داستانی، کافیست تو الفبای آن را (سینما) بدانی.
حالا باید مشق کنی،
صد بار از روی سرمشقت بنویس.
شاعر می شوی، داستان نویس، ادیب، پزشک و شاید هم فیلمساز.
به هر حال الفبا، تو را باسواد می کند.
این سلیقه و خلاقیت توست که از تو خالق می سازد.
حالا سر مستند چیست دعوا کن، باز هم می بینی، مستند مستند است.
داستانی داستانی، مستند داستانی، داستان هم مستند است.
فیلم فیلم است و سینما همچنان سینما.
اینها هم راه هایی هستند برای رسیدن به درک هر آن چیزی که باید به آن برسی و ایمان بیاوری؛ خدا، زندگی، ماده یا هر چیزی.
شاید که نه، حتما به همین خاطر است که به سوی علم حقیقی باید رفت. علمی که فقط برای رسیدن به خدا و حقیقت است نه آن چیزی که برای عُجب و اثبات خویش باشد.
تو فیلمت را بساز، مانند سید شهیدان اهل قلم، آقا سید مرتضی آوینی، که هر چه کرد در آن بستر آماده، برای خدا کرد.

"همه ی سینمای من مرتضی است"
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات