نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۰۹ مطلب با موضوع «بی رودربایستی» ثبت شده است

بابا
عکس: مجتبی قره باغی

پدر - درد - مهر - محبت - چرخ - پا - جگر سوخته


  • ۰ نظر
  • ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۲۱
  • مجتبی قره باغی

بسم الله الرحمن الرحیم
از شعارهای جناب آقای روحانی کرامت انسانی بود و مقابله با گدا پروری. در این ایام باقیمانده تا پایان سال، دولت آقای کلید دار تصمیم به حذف عیدانه دولت قبلی می گیرد و برای جلوگیری از حرام شدن بیت المال به دست مردم، تصمیم به ارائه سبد کالا می گیرد.( البته هنوز قرار است موشهای دانه درشت بیت المال را هم معرفی کنند. نشان به این نشان که هر سال قولش را می دهند)


سبد کالایی که نحوه ی پخش و دریافت آن توسط مردم بسیار سخت است.
در آغاز باید برای مطلع شدن از تعلق سبد کالا به خانواده ی خود، سرپرست خانوار، کد ملی اش را به شماره 5000499 اس ام اس کند. اگر سبد به خانواده تعلق نگیرد که به سادگی جسته است و اگر برعکس، سبد کالای بی ارزش تدبیر و امید به او تعلق گرفت باید لباس رزم را به تن کند.

تصویر از فیلم جنگ جهانی Z


فانوسقه را محکم ببندد و لوازم جلوگیری از خطرات احتمالی را با خود حمل کند.
محض خنده و طنز البته، چون واقعیت ندارد می گویم:

  • مجتبی قره باغی

سلام

خیلی وقته چیز درست و حسابی ننوشتم
شاید اصلا از اول هم چیز درست و حسابی ننوشته باشم
اما این بار می خوام چیزهای جدید بنویسم
چیزهای جدید رو باید شروع کنم که شاید بازهم خیلی خاص نباشه
ولی باید دوباره شروع کنم

دوباره ای که شاید دردسر ساز بشه
ولی بهتر از سکوت کردن و چرند نوشتنه
" بسم الله الرحمن الرحیم"

  • مجتبی قره باغی

مرگ بر آمریکا


مرگ بر تازیانه ها ... تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه بردگان

مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان

مرگ بر کشتن جوانه ها

مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها

مرگ بر فضاحت دورغ

مرگ بر سیم های خاردار و کشتزارهای مین

مرگ بر گورهای دسته جمعی و بند های انفرادی زمین

مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس  .. مرگ بر شکوه خارو خس ..  مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر

مرگ بر سفارت شنود

مرگ بر کودتای دود  ... زنده باد زندگی  او ... زنده باد زندگی  من ، تو  ، ما ...  یک کلام مرگ بر آمریکا

مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس  .. مرگ بر شکوه خارو خس ..  مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر

مرگ بر آمریکا ... مرگ بر آمریکا... مرگ بر آمریکا

مرگ بر ابولهب یزدید و  شمر و ابن سعد  مرگ بر زاده زیاد ...  بگو بلند

مرگ بر قطعنامه های بستن فرات  ... قطع آب  ... مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب

مرگ بر قتل خنده های روشن علیرضا

مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا

یک کلام ... مرگ بر آمریکا

  • مجتبی قره باغی

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

کوچکترید از آنکه مرا زیر و رو کنید

حتی اگر هر آنچه که دارید رو کنید

کوچکترید ازآن که بدانید من کی ام

از کوهها نام مرا پرس وجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! منم درخت

باید که ریشه های مرا جستجو کنید

ای بادهای سرد مخالف ! من ایستاده ام

این سینه ام که خنجرتان را فرو کنید

من ریشه در شقایق پرخون ، نشانده ام

گلهای سرخ باغ مرا خوب ، بو کنید

برمن مباد ؛ تیغ شما زخمی ام کند

شاید به خواب ، مرگ مرا آرزو کنید

  • مجتبی قره باغی

همیشه پای یک پدرزن در میان است

بی‌منطق‌ترین اتفاق سینمایی ایران از تاریخ ورود کینه توگراف

جریان انحرافی علیرغم اینکه موفع ژست گرفتن ها حاضر بود به هر رنگی دربیاید تا از فیلترهای زمانه عبور کند، در عملکردها به هیچ وجه حاضر به نرمش و گردش‌های تاکتیکی نمی‌شد و همین مسئله در اکثر مواقع باعث لو رفتن انگیزه‌های اصلی این جریان می‌شد.
download همیشه پای یک پدرزن در میان است

پایگاه خبری تحلیلی جمهوریت ، میلاد جلیل‌زاده - بی منطق ترین اتفاق سینمایی از تاریخ ورود دوربین کینه توگراف به ایران تا به حال، ساخت پروژه‌ای به اسم لاله است.وقتی شنیده شده که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی قرار است سرمایه گذاری روی یک فیلمی دو و نیم میلیاردی را به عهده بگیرد تمام سینمای ایران در بهت فرو رفت.

چنین هزینه‌ای معادل بودجه دو سال آن مرکز بود که می‌بایست در جهت توسعه زیرساخت های

  • مجتبی قره باغی

ما با شما دعوا نداریم، آقای داودنژاد!

 میلاد جلیل زاده

«کلاس هنرپیشگی»  فیلم عجیبی است و اگر آن را به کارگردانش ربط بدهیم عجیب‌تر هم می‌شود.
این کار به شدت تجربی است یعنی مثل چیزهایی که معمولا جوان‌ترهای آوانگارد و کنجکاو می‌سازند.
اما نگاهی که یکی دو پلکِ فنی هم روی پرده سینما بزند خواهد گفت خیلی چیزهای فیلم جوشیده از کلی پختگی و بلدی است که از سال‌ها و سال‌ها فیلم ساختن «داوودنژاد» برمی‌آید.
رعایت معقول میزانسن‌های فیلم در حالی که دوربین اینقدر گیج و فضول است و در دکوری 360 درجه برای خودش می‌رقصد کلی تجربه می‌خواهد.
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات