نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

نوشتن‌گاه

نوشتن‌گاه عضویست از بدن چون نشیمن‌گاه؛ مرکب است از دست و مغز و قلب که در وادی نوشتن همان قلم است و عقل و دل

۱۷۵ مطلب با موضوع «هنر» ثبت شده است

دو تکه استخوان

تقدیم به روح بزرگ مردان کوچک - شهدای هشت سال جنگ تحمیلی

شعر و صدا: مجتبی قره باغی

" src="

">

" download >دانلود ویدیو

  • ۰ نظر
  • ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۰۲:۳۹
  • مجتبی قره باغی

بعد از مدتها بالاخره کشف شد؛

خط میخی لوح کوروش کبیر در دوباره خوانی های مجدد توسط کارشناسان تحلیل و نتیجه اینگونه اعلام شد:

(𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁) کوروش، به شماره سنگ 3

تاریخ تولد 559 شاهنشاهی هخامنشی

نام مادر : ماندانا     شماره سنگ 2

نام پدر : کمبوجیه    شماره سنگ 1

محل صدور پارس

او به عنوان یک شاه دموکرات در رفراندوم های مختلف شرکت می کرد و به کاندیدای مورد نظرش رای می داد
که در خطوط پایینی لوح ، مسئولین رای ایشان را مکتوب کردند.

  • ۰ نظر
  • ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۴۹
  • مجتبی قره باغی

پسرک قرار بود در مراسم افتتاحیه فروشگاه بزرگ ساحلی که پدرش به عنوان شهردار در آن سخنرانی می کند عملیات چتربازی را انجام دهد و از همان بالا شاخه های گلی را که همراه داشت بر سر مردم حاضر در ساحل بریزد.

شهردار در حال تعریف کردن از خدماتش در طول چند سال اخیر است و افتتاح این فروشگاه را یکی از بهترین راههای جذب توریست میداند.

اما در لحظه ای که به حساسترین قسمت صحبتهایش می رسد ناگهان متوجه می شود که صدایش به خاطر زیاده روی در نوشیدن نوشیدنیهای الکل دار قبل از شروع برنامه دچار خروسک شده و حالا در میانه ی سخنرانیش دیگر صدایی از حنجره اش در نمیاید.

در همین لحظات به ذهنش رسید که چه میشد اگر در این لحظات اتفاقی خاص و عجیب رخ میداد و نگاه حضار را به سوی دیگری سوق میداد و باعث می شد که مراسم افتتاحیه تعطیل شود.

  • ۲ نظر
  • ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۱۷
  • مجتبی قره باغی

الهی ای پناه تمام قدرها...

مناجات...

نوشته ی : خانم سجودی

با صدای :

مرتضی اذانی

ایمان شمس

مجتبی قره باغی

خانم مردانی

خانم چاوشی

خانم جعفری

لینک مستقیم برای گوش کردن روی سایت

دانلود از بیان باکس

دانلود از پیکو فایل


  • ۰ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۱۷
  • مجتبی قره باغی

امشب به مناسبت عید سعید فطر به برنامه ای دعوت شدم که تا آخرین لحظه ورودم به اونجا فکر میکردم که به کنسرت دعوت شدم اما بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی متوجه شدم که پا در مجلس "پِلِی بَک کنون" گذاشتم، با حضور هنرمندان زیر زمینی و غیر زیرزمینی، حتی برخی هنرمندان روی زمینی تلویزیونی هم حضور داشتند.

از حسن جوهرچی گرفته تا اون بازیگر دسته چندم سریالهای 90 قسمتی تلویزیون.

برنامه با اجرای پارودی هنرمندی شروع شد که صدای دیگر خواننده ها رو تقلید می کرد و بعد از اون صدای فرزاد فرزین باعث شد تا جیغ و هورای حضار سالن رو منفجر کنه.

سمیر زند هم با سه اجرا و خالی کردن جای "حبیب" سن رو به سایر هنرمندان سپرد و در آخر کسی که باعث شد تا حضار این شب رو به خاطره هاشون بسپرن روی صحنه اومد و از دوست خوبش کاوه آفاق که در سالن حضور داشت تشکر کرد.

عماد طالب زاده که، علت ماندنش در ایران رو مادرش می دونست از اون تشکر کرد و بعد از چند اجرای پلی بک به  اجرای زنده و بداهه سرود "ای ایران" پرداخت،مردم هم با اون همراهی کردن و برنامه به پایان رسید.

بگذریم از این که در این برنامه خانومها بالاجبار سعی در حفظ شئونات داشتند و تمام سعی خودشون رو برای تکون نخوردن کردن، برخی هم بودن که روی صندلی هاشون به انجام حرکات موزون پرداختن و این ماه پر برکت رو مزین به رقص و آواز نمودن.

البته مجری برنامه و یکی از خوانندگان هم از خداوند متعال درخواست کردند که ان شاءالله طاعات و عبادات حضار در این ماه پر برکت مورد قبولش قرار بگیره، ان شاءالله.

ما که بخیل نیستیم و ادعایی هم نداریم ولی ان شاءالله خدا با ندیده گرفتن امشب شاید بپذیره، بالاخره خداست دیگه،رحمانه و رحیم.

اینم یه تیکه ویدئو  که با خشم و برخورد مسئولین برگزاری مراسم مواجه شد.

برای تماشای ویدئوی با کیفیت اون رو از لینک زیر دانلود کنید.

دانلود

تهیه کننده برنامه: صادق سلیمی و...

"در پناه حق"

  • ۰ نظر
  • ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۲۰
  • مجتبی قره باغی

عکسهایی متفاوت از هستی مهدوی فر بازیگر نقش رها در مادرانه

هستی مهدوی فر متولد ۱۳۷۰ می باشد وی در سریالهای جراحت، سوت پایان ...
   عکسهایی متفاوت از هستی مهدوی فر بازیگر نقش رها در مادرانه

به گزارش پارس،به نقل ازجام نیوز:

هستی مهدوی فر متولد ۱۳۷۰ می باشد

وی در سریالهای جراحت، سوت پایان، نقش لیلی، پرستوهای عاشق، دسته بازنده ها ودر حال حاضر در سریال مادرانه به ایفای نقش پرداخته است.

تصاویر هستی مهدوی فر

  • ۰ نظر
  • ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۱
  • مجتبی قره باغی

کافه ای برای بچه حزب اللهی ها

اما مکانی که بچه حزب اللهی‌های مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از فارس، ساختن پاتوق و مکانی برای جمع شدن و گپ و گفت زدن در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی و… از مواردی بود که پس از انقلاب مشروطه در ایران راه افتاد. این مکان‌ها که به سرعت به کافه شهرت پیدا کردند از‌‌ همان بدو ورود رنگ و بوی روشنفکری و غربی به خود گرفتند و مکانی برای سرو نوشیدنی‌ها و غذاهای غربی شدند. مهم‌ترین آن‌ها هم «کافه نادری» بود که چند سال پیش بساط آن برچیده شد.

این روند همچنان ادامه داشت و بعد از انقلاب نیز با توجه به مقتضیات انقلاب، توجه چندانی به ساخت مکان‌هایی برای حضور جوانان فرهیخته و تحصیل کرده مذهبی نشد. ایجاد فضایی برای گعده‌گیری قشر تحصیل کرده جوانان حزب‌اللهی‌، از نیازهایی بود که خلاء آن در سال‌های اخیر بسیار احساس می‌شد.

کافه حزب اللهی‌ها از گذشته تا امروز/ موقعیت سوق‌الجیشی «کافه‌کراسه»

سابق بر این روال بر این بود که بچه حزب اللهی‌ها از هر قشر و طبقه‌ای در مساجد و یا اماکن مذهبی دور هم جمع می‌شدند و در مورد مسائل مختلف به بحث و گفتگو می‌پرداختند و در این میان دغدغه‌های خود را مطرح می‌کردند. اما مکانی که بچه حزب اللهی‌های مدرن و تحصیل کرده دور هم جمع شوند و در کنار خلوت کردن و اوقات فراغت از کتاب و محیط فرهنگی بهره برند، وجود نداشت تا اینکه در نیمه دوم سال گذشته «کافه کراسه» در نزدیکی دانشگاه تهران پا به عرصه فرهنگی گذاشت.

«کافه کراسه» به لحاظ موقعیت در جایگاه سوق‌الجیشی خاصی قرار گرفته. در اطراف دانشگاه تهران و شاید دقیق‌تر از میدان فردوسی گرفته تا حوالی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، کافی نت‌ها و کافی شاپ‌های فراوان و مدرنی با نام‌های گوناگون دیده می‌شوند. در این کافی شاپ‌ها در کنار خدماتی چون فروش قهوه و دیگر نوشیدنی‌های گرم و سرد، افرادی هم حضور دارند که به فال‌گیری، پیش‌گویی و کف‌خوانی مشغول هستند. پخش موسیقی غربی، دود غلیظ ناشی از استعمال دخانیات و عدم رعایت شئونات اسلامی مانع از حضور جوانان مذهبی در این اماکن می‌شد. از این رو ایجاد مکانی برای جمع شدن جوانان مذهبی در کنار این کافی شاپ‌ها اما فارغ از هیاهوی آن‌ها شدیدا احساس می‌شد.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۳۲
  • مجتبی قره باغی
نوشتن‌گاه

دست‌های مرا گرفت و فشرد و خندان گفت: خب پس توانستید زنده بمانید، نه؟ از دو ساعت پیش اینجا منتظرم! نمیدانید امروز بر من چه گذشت! میدانم، میدانم! ولی برویم سر موضوع! می‌دانید چرا آمدم؟ نیامدم که مثل دیروز یه عالم پرت و پلا بگویم! می‌دانید؟ باید در آینده عاقل تر از این باشم. من دیشب خیلی فکر کردم! (شب‌های روشن - داستایفسکی)

بایگانی
آخرین نظرات